درس اول هیتیت دو :
وجه ضرورت در ترکی استانبولی….Gereklilik Kipi
وجه ضرورت در ترکی استانبولی:
این حالت نشانگر ضرورت انجام یک کار است. در حالت ساده مشخصا زمان خاصی مدنظر نیست یعنی اینکه میگوییم: باید بروم! یعنی مشخص نمیکنیم که این کار را الان یا در آینده باید انجام دهیم. فقط بر ضرورت این کار تاکید میکنیم. این وجه در چند حالت ساخته میشود که میتوان آنها را به جای هم مورد استفاده قرار داد.
حالت ساده:
Fiil + malı, meli + şahıs eki
Gel+meli+yim باید بیام
نکته مهم: بعضا حالت ضرورت با این پسوند معنی احتمال هم به جمله میدهد مخصوصا وقتی با فعل «اولماک»(olmak) به کار برود مثلا:
Uçak Tahran’a inmiş olmalı
هواپیما باید به تهران رسیده باشد( در این مثال منظور این است که به احتمال زیاد هواپیما رسیده است)
حالت حکایتی:
این حالت اغلب و نه همیشه، بیانگر کارهایی است که باید در گذشته انجام میدادیم ولی انجام ندادیم! از نظر مفهومی، بیشتر مواقع معنی منفی دارد ولی برخی مواقع میتواند معنی مثبت هم داشته باشد.
Fiil + malı, meli + ydı, ydi +şahıs eki
در اینجا پسوندهای شخصی یا همان شناسهها، پسوندهای زمان گذشته ساده هستند.
Evden erken çıkmalıydım. Uçağı kaçırdım.
باید از خونه زودتر خارج میشدم(یعنی خارج نشدم) و هواپیما رو از دست دادم.
Bu ilâçları içmeliydin.
باید این داروها رو میخوردی(یعنی نخوردی)
İstanbul’a gelmeliydin. Gerçekten çok güzel bir şehir
باید میاومدی استانبول(یعنی نیومدی) واقعا شهر قشنگیه
***
ادامه درس اول هیتیت دو . . .
حالت روایتی وجه ضرورت ترکی استانبولی :
حالت روایتی وجه ضرورت هم مانند دیگر حالتهای روایتی بیانگر امری است که گوینده در حال نقل قول از کسی دیگر برای مخاطب است. این حالت به هچوجه فقط نشانگر انجام عمل در گذشته نیست بلکه زمان حال را نیز شامل میشود. یعنی به دلیل اینکه از پسوند نقلی در ان استفاده شده نباید فکر کنید که حتما در حال سخن گفتن از گذشته بسیار دور است بلکه میتواند نقل از چند لحظه پیش هم باشد.
Fiil + malı, meli + ymış, ymiş+şahıs ekleri
1.Kardeşimle mutlaka gِrüşmelisin. حتما باید برادرمو ببینی
2. Kardeşiyle mutlaka gِrüşmeliymişim.(میگن که) حتما باید برادرشو ببینم
در جمله نخست، مثلا من دارم به شما میگم که حتما باید برادرمو ببنید
در جمله دوم، شما دارید به نقل از من، به یکی از دوستانتون میگید که «داوود میگه» که باید برادرشو ببینم.
توجه: در بسیاری از موارد این حالت، به مفهوم «توصیه» به کار میرود و حالت امری یا ضرورت محض نیست.
مثال دوم:
Hasan : Yurt dışına çıkmak istiyorum. Ne yapmalıyım?میخوام برم خارج از کشور چیکار باید بکنم؟
Polis : İlk ِönce bir pasaport almalısın.اول باید پاسپورت بگیری
Anne : Polis ne söِyledi?پلیس چی گفت؟
Hasan : Yurt dışına çıkmak için pasaport almalıymışım.
«به گفته پلیس» برای رفتن به خارج باید پاسپورت بگیرم
حالت دوم برای بیان ضرورت: این حالت طی درس بعدی توضیح داده خواهد شد.
دانلود کتابهای هیتیت مرکز تومر دانشگاه آنکارا…Yeni hititi